مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
دنیای بیامام به پایـــان رسیــده است از قـلب كعبه قبــلــه ایمان رسیده است از آسمان حقیقت قـــرآن رسیده است شأن نزول سوره «انسان» رسیده است وقتش رسیده تا به تن قبله جان دهند در قاب كعبه وجه خدا را نشان دهند روزی كه مكه بوی خدای احد گرفت حتی صنم به سجده دم یا صمد گرفت دست خدا ز دست خــدا تا سند گرفت خانه ز نام صاحب خـــانه مدد گرفت از سمت مستجار، حرم سینه چاك كرد كوری چشم هرچه صنم سینه چاك كرد وقتی به عشق، قلب حرم اعتراف كرد وقتی علی به خانه خود اعتكاف كرد وقتی خدا جمال خودش را مطاف كرد كعبه سه روز دور سر او طواف كرد حاجی شده است كعبه و سنت شكسته است با جامهی سیـــاه خود احرام بسته است از باغ عرش رایحــــه نوبر آمده ست خورشید عدل از دل كعبه بر آمده ست از بیشهزار شیر شجاعت در آمده ست حسن خـــدای عزوجل حیدر آمده ست جانِ جهان همین كه از آن جلوه جان گرفت حسنش «به اتفاق ملاحت جهان گرفت» ای منــتــهای آرزو، ای ابــتــدای مـا! ای منتهی به كوچهی تو ردّ پای ما! ای بانی دعـــای ســریع الـرّضای ما! پیر پیــمــبران، پدری كن برای ما! لطف تو بـوده شــامل ما از قــدیــمها دستی بكش به روی سر ما یــتــیمها پشت تو جز مقــابــل یـكـتــا دو تا نشد تیر تو جز به جانب شیطان رها نشد حق با تو بود و لحظهای از تو جدا نشد خــاك تو هر كـسـی كه نشد توتیا نشد ای شاه حُسن با تو « گدا معتـبـر شود» آری! « به یمن لطف شما خاك زر شود» ای ذوق حسن مطلع و حسن خـتام ما! شـیــریــنــی اذان و اقـــامه به كام ما! تا هست مُهر مِهر تو بر روی نـام ما « ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما» این حرفهای آخر شعر است و خواندنی است پای تو هــر کسـی که نمانــد نماندنی است |